×

مقاله داستانی غم‌انگیز برای اسباب بازی‌ها

داستانی غم‌انگیز برای اسباب بازی‌ها


فهیمه طباطبایی- خبر‌نگار-همشهری

قول گرفته بود که برای تولد 6سالگی‌اش کفش اسکیت بخرند تا عصرها بتواند در پارک با دوستانش بازی کند، اما حالا وسط فروشگاه بزرگ اسباب‌بازی، مادرش زده بود زیر قولش و حتی گریه از ته‌دل، التماس زیاد و اشک‌هایی که مثل مروارید روی گونه‌های سفیدش می‌ریخت هم برای خریدن آن کفش‌های آبی چرخدار افاقه نمی‌کرد. باید رضایت می‌داد به یک اسباب بازی کوچک، مثلا یک ماشین یا عروسک بچه رئیس و نهایتا یک لگو 20تکه. سینا نمی‌فهمید که پولمان به خرید کفش اسکیت نمی‌رسد یعنی چه؟ یا باید صبر کنی چند‌ماه دیگر که قسط‌هایم تمام شد، این را برایت بخرم چه معنی می‌دهد؟ او ماه‌ها بود که در رویاهای قبل خوابش، کفش اسکیت پا می‌کرد و با دوستانش دور زمین بازی می‌چرخید.
خیلی وقت است که صدای خنده بچه‌ها و ذوق و شوق آنها برای خریدن یک اسباب بازی جدید در راسته اسباب بازی فروشی‌های خیابان میرزای شیرازی تهران نمی‌پیچد، همانطور که سرای جواهری بازار بزرگ تهران مدت هاست سوت و کور شده و هربار که آنجا سر بزنی، می‌بینی که آن خرس‌های خندان آویزان، سرسره‌های کوتاه سبز ، میمون‌های بازیگوش‌، سیندرلا و...از آن سرای مستطیلی کوچ کرده و جایشان را به یک فروشگاه لوازم آرایشی و رنگ مو داده‌اند.
تورم و گرانی حالا چند سالی هست که بی‌سر و صدا سایه سنگین و سیاهش را بر سر دنیای اسباب‌بازی‌ها هم انداخته و رنگ شادی را از صورت بچه‌ها محو و کمرنگ کرده، کودکانی که در این دو سال سخت کرونا، به ناچار در خانه‌ها محصور شدند و تنها دلخوشی‌شان اسباب بازی‌ است.

مردم گرفتار نان شب را چه به خرید اسباب بازی
مصطفی 21سال است که در بازار تهران اسباب‌بازی می‌فروشد. عروسک‌های پولیشی، ماشین‌های کنترلی، لگوهای 50 تا 5هزار تکه، مجسمه شخصیت‌های کارتونی و... او می‌گوید هیچ زمانی را به اندازه این دو سال به یاد ندارد که خانواده‌ها در خریدن اسباب بازی خست و احتیاط به خرج دهند. «ما هم فروش عمده و هم تکی داریم که در هر دو ریزش عجیب و غریبی رخ داد،  آنقدر که برخی از همکاران ما که ملکشان اجاره‌ای بود، برای جلوگیری از ضرر بیشتر مجبور شدند مغازه را جمع کنند. قیمت اسباب بازی در عرض 2سال 5تا7برابر شد و مردم هم که در نان شب‌شان گرفتارند، خرید عروسک ، ماشین ، دوچرخه ، پلی‌استیشن و... را کم یا حتی حذف کردند. خیلی‌ها می‌آیند اینجا یک دور می‌زنند، یکی دو تا اسباب بازی که قیمت کردند، می‌گذارند و می‌روند.»
سگ نگهبان در بالاترین قفسه مغازه کنار باب اسفنجی، پاتریک ستاره، خانم پاف و اختاپوس هشت پا خندان نشسته‌اند و منتظرند تا کودکی از راه برسد و آنها را بخرد و با خودش به خانه ببرد. رقابت آنها با وودی و باز و آقای سیب‌زمینی و دایناسور خنگ تا همین چند‌ماه پیش بر سر تصاحب شادی و لبخند کودکی خردسال آنقدر زیاد بود که تمام مغازه‌ها ویترینشان پر شده بود از آنها و اما حالا کمتر کسی هست که آنها را به اتاق کوچک فرزندشان راه بدهد. یاسر از فروشندگان اسباب بازی در خیابان میرزای شیرازی مدت‌هاست که خودش با عروسک‌ها تنهاست و شاید روزی فقط سه تا چهارتایشان را راهی خانه کودکی می‌کند. «بالای70درصد اسباب‌بازی‌های موجود در بازار ایران وارداتی است و چون با دلار آزاد می‌خریم و یارانه‌ای به آن تعلق نمی‌گیرد، گران در می‌آید مثلا یک مجسمه 12سانتی‌متری از شخصیت‌های کارتونی 150تا200هزار تومان است یا قیمت کفش اسکیت از 700هزار تومان شروع می‌شود. عروسک‌های پولیشی که مورد تأیید وزارت بهداشت باشد، دست‌کم 200هزار تومان قیمت دارند. ماشین کنترلی کوچک از 300هزار تومان داریم تا 2میلیون، دوچرخه کودک هم از 2میلیون شروع می‌شود. عروسک مثل باربی یا سیندرلا در سایز کوچک 400هزار تومان، موتور و ماشین شارژی از 7میلیون تومان داریم تا 40میلیون تومان. پلی‌استیشن 3 و 4 که در بازار نیست و اگر باشد قیمتش از 8میلیون به بالاست. لگو یا پازل هم از 100هزار تومان شروع می‌شود تا یکی دو میلیون.»
قیمت اسباب‌بازی آنقدر عجیب و غریب بالا رفته که حتی فروشندگان هم از بی‌رمقی بازار گلایه‌ای ندارند و به پدر و مادرانی که این روزها سعی می‌کنند کودکانشان را از جلوی فروشگاه‌های اسباب بازی رد نکنند، حق می‌دهند. آنها می‌گویند مسئله فقط گرانی اسباب بازی‌های وارداتی نیست  تولیدات داخلی هم قیمت‌های به نسبت بالایی دارند و همین خرید را برای بسیاری از خانواده‌ها سخت می‌کند.

می‌گویند اسباب بازی کالای لوکس است
غلامرضا دیزجی، رئیس انجمن صنفی تولیدکنندگان اسباب بازی ایران این موضوع را تأیید می‌کند. او در گفت‌وگو با همشهری در این‌باره گفت: «گرانی قیمت اسباب‌بازی علل زیادی دارد که مهم‌ترین آن افزایش قیمت مواداولیه است که در تمام محصولات خود را نشان داده. مثلا بخشی از مواد تولیدی اسباب بازی، کاغذ، مقوا و انواع صنایع مکمل چاپ و جعبه‌سازی‌ هستند که قیمت پایه آن به دفعات در 2سال اخیر گران شده یا مواد پلاستیکی که در برخی اسباب بازی‌ها مثل عروسک استفاده می‌شود به دلیل گرانی مواد پتروشیمی افزایش قیمت داشته، اینها را بگذارید کنار افزایش قیمت حمل‌ونقل و نیروی انسانی، متوجه خواهید شد که چرا این اتفاق افتاده است.»
دیزجی با بیان اینکه فقط 20درصد اسباب‌بازی‌های موجود در ایران تولید داخل و 80درصد مابقی خارجی هستند، افزود: «جالب این است که اکثر مسئولان قبول دارند که اسباب‌بازی جزو کالاهای اساسی فرهنگی است و پیش نیاز رشد کودک محسوب می‌شود اما در عمل آن را یک کالای لوکس تلقی می‌کنند و چه در تولید داخلی و چه در واردات از آن حمایتی نمی کنند این شده که اسباب بازی در حال حذف شدن از سبد خانوار ایرانی است.»

سرانه مصرف اسباب بازی زیر 300هزار تومان
به‌گفته دیزجی سرانه مصرف اسباب بازی در ایران 9دلار یا کمتر از 300هزار تومان است درحالی‌که در کشورهای توسعه یافته میانگین مصرف اسباب‌بازی 370دلار و در کشورهایی مثل استرالیا بالای 500دلار است. «اسباب‌بازی از آن جهت مهم است که حداکثر رشد مغز هر فرد تا 6سالگی است یعنی قبل از یادگیری خواندن و نوشتن و هر تربیتی شکل بگیرد در این دوره است، بنابراین اگر کودک به اسباب‌بازی‌هایی که رشد او را تکمیل می‌کند دسترسی نداشته باشد، قطعا جامعه در ادامه دچار عواقب سنگینی خواهد شد. در واقع رابطه مستقیمی بین سرانه مصرف اسباب بازی و سلامت روحی و جسمی و ایجاد روحیه کار تیمی در جامعه وجود دارد.»

بازار دست دوم‌ها در اسباب بازی هم داغ شد
گرانی اسباب بازی به حدی رسیده که برخی از والدین ترجیح می‌دهند  اسباب بازی دست دوم برای کودکانشان بخرند به همین دلیل سایت‌های اینترنتی پر شده از عروسک ، ماشین شارژی ، دوچرخه ، اسکوتر ، کفش اسکیت و... که کارشناسان می‌گویند از نظر بهداشتی باید مراقب بود. البته استفاده از اسباب بازی‌های  دست دوم در دنیا متداول است اما بعد از استرلیزه شدن و طی کردن روال بهداشتی در کارخانه.
فرزانه که 2 فرزند 6و2ساله دارد، می‌گوید،  برای تامین اسباب بازی کودکانش یک سالی است که به خرید اسباب بازی‌های دست دوم روی آورده، «چاره‌ای ندارم. از یک طرف کروناست و نمی‌شود که بچه‌ها را به شهربازی ، پارک و مهمانی برد و از طرف دیگر اسباب‌بازی آنقدر گران است که جرأت نمی‌کنیم به فروشگاه سر بزنیم. مگر یک کارمند که ماهی 5میلیون تومان حقوق دارد و باید کرایه خانه هم بدهد چقدر برایش می‌ماند که 3میلیون پول دوچرخه یا یک میلیون پول اسکوتر یا 500هزار تومان پول عروسک بدهد؟ این است که مجبوریم دست‌دوم بخریم و بعد از شست‌وشو در خانه بدهیم بچه‌هایمان با آن بازی کنند. ‌ای‌کاش یک‌بار مسئولان فرهنگی کشور سری به فروشگاه‌های اسباب بازی می‌زدند تا بفهمند که والدین در چه مضیقه‌ای برای تامین خواسته کودکانشان هستند.»
سهم کودکان از این تنگنای بیماری کرونا و بحران اقتصادی اگر بیشتر از سایر گروه‌های سنی نباشد، قطعا کمتر نیست. خواسته‌ها و نیازهای آنان در طبقات پایین جامعه به حداقل رسیده و سهمشان از بازی و شادی هر روز محدود و محدودتر می‌شود.

10هزار اتاق اسباب بازی در مدارس چه شد؟
در ایران شورایی به نام نظارت بر اسباب‌بازی داریم که بیش از 10وزارتخانه و سازمان عضو آن هستند تا با همکاری هم باعث رونق تولید اسباب‌بازی در داخل کشور شوند و از این صنعت آموزشی و تفریحی حمایت کنند. اما آنطور که برخی مسئولان می‌گویند از حرف تا عمل اعضای شورا فاصله بسیار زیادی است. محسن حموله، مدیرکل سرگرمی‌های سازنده و بازی‌های رایانه‌ای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این‌باره به همشهری گفت: شرایط اقتصادی مردم در چند سال اخیر به سمت و سویی رفت که اسباب بازی از سبد فرهنگی خانواده‌ها حذف شود. او با بیان اینکه صنعت اسباب بازی جزو صنایع پرشور و پردرآمد در دنیاست، افزود: جهش تولیدکنندگان اسباب بازی ایرانی در چند سال اخیر که واردات این کالای فرهنگی کم شده، خوب بوده و تمایل بیشتری برای تولید پیدا کرده‌اند اما آنطور که باید و شاید حمایت نمی‌شوند. از سویی گرانی اقلام اولیه تولید باعث شد که سرعت پیشرفت آنها کم شود با این حال اگر نهادهای مربوط به وظایف خود عمل می‌کردند امروز وضعیت تولید‌کنندگان اسباب بازی داخلی بهتر بود. حموله گفت: مثلا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چقدر تلاش کرده اسباب بازی را به‌عنوان یک مقوله فرهنگی در کشور جا بیندازد؟ چرا الان اسباب‌بازی جزو کالاهای لوکس و تجملاتی شده و نگاه گمرک این است که جلوی واردات آن را بگیرد؟ یا چرا وزارت آموزش و پرورش به نقش اسباب بازی به‌عنوان یک مکمل آموزشی توجه ندارد و آن را وارد مدرسه نمی‌کند؟ وعده ایجاد 10هزار اتاق اسباب بازی در دوره بطحایی چه شد؟ اقدامی که هم فرصتی برای تولیدکنندگان داخلی بود که بتوانند در بازی کودکان راه پیدا کنند و هم به نفع کودکان اقشار پایین دست بود که می‌توانستند در این اتاق‌ها بازی کنند و فرایند رشدشان تا حدودی کامل شود.


چاپ
نویسنده: بازیجو
تاریخ انتشار: 1400/04/27 10:27:55