مقاله کودک و استقلال شخصیت
نکات زیر را در نظر بگیرید تا برای کودک استقلال شخصیت بخرید
1. بیش از اندازه سوال نکنید.
سوال و جوابهای این چنینی : ” کجا رفته بودی؟ …. بیرون؟ … چیکار کردی؟ ….
تاکتیک های دفاعی که معمولا کودکان از آن استفاده می کنند تا به سوالاتی که حاضر نیستند پاسخ دهند و می خواهند آن را از سر خود باز کنند ، این است : ” من کاری نکردم ” یا ” دست از سرم بردار”
مادری به ما گفت که احساس می کند اگر از پسر خود سوال نکند ، مادر خوبی نبوده است و بعد تعجب کرد از اینکه دید وقتی بمباران سوالات را بر سر پسرش متوقف کرد و با علاقه به سخنانش گوش سپرد ، وی تمام جریان را برایش تعریف کرد.
آیا منظور این است که شما هیچ گاه نباید از فرزندتان سوالی بکنید؟
خیر ، آنچه که مهم است این است که به اثر احتمالی سوالات خود حساس باشید.
2. در پاسخ گویی به سوالات کودک عجله نکنید:
در جریان رشد کودکان سوالات گیج کننده گوناگونی می پرسند:
” رنگین کمان چیه؟”
چرا بچه نمی تونه به همون جایی که اومده برگکرده؟”
چرا مردم هر کاری دلشون بخواد نمی تونن بکنن؟”
تو مجبوری که به دانشکده بری؟ ”
والدین اغلب با شنیدن این سوالات احساس می کنند به وضع نامطلوبی گرفتار شده اند و فکرشان را به کار می اندازند تا جواب فوری و مقتضی را بدهند.
اما لازم نیست که این همه فشا ر را به خود تحمیل کنند.
وقتی کودکی سوالی می پرسد ، معمولا از قبل به عنوان جواب چیزی در چنته دارد . آنچه که او می تواند از آن استفاده کند بزرگتری است که طرف مشورت او قرار می گیرد و او را یاری می دهد تا به اکتشاف تفکراتش وسعت بخشد.
برای بزرگتر ها همیشه وقت هست که جواب ” صحیح” را بگویند. البته در صورتیکه پاسخ آن هنوز دارای اهمیت باشد.
با پاسخ گویی سریع به کودکان هیچ لطفی در حق آنها روا نداشته ایم. مثل این است که تمرین فکری او را ما برایش انجام بدهیم.
برای کودکان بسیار مفید است تا سوالشان را برای امتحان بیشتر به خودشان برگردانیم.
” پس تو در این مورد تعجب می کنی؟ ”
تو چی فکر می کنی؟ ”
حتی می توان سوال را تکرار کرد: ” چرا مردم هر کاری را که دوست دارند نمی تونن انجام بدن؟ ”
ما می توانیم سوال کننده را حواله بدهیم به :
” تو سوال مهمی پرسیدی ، قرنهاست که فیلسوف ها این سوال را می پرسند ”
احتیاجی به عجله نیست ، روند جستجوی پاسخ به اندازه خود پاسخ دارای اهمیت است.
3. کودکان را تشویق کنید تا از منابع بیرون خانه استفاده کنند.
یکی از راههای کاهش وابستگی کودکان به خانواده این است که نشان دهیم در بیرون جامعه بزرگتری وجود دارد که منابع با ارزشی برای بهره دهی هستند ، جهان بیرون از خانه مکان بیگانه ای نیست. هر گاه کمک لازم دارید از آن استفاده کنید.
گذشته از اینکه این روش برای کودکان اشکارا مفید است ، از سنگینی بار والدین نیز می کاهد.
4. امید را از دست ندهید.
بخش اعظم لطف زندگی در رویا ، خیالبافی ، پیش بینی آینده و طرح ریزی نهفته است.
اگر تلاش کنیم که کودکانمان را برای ناامیدیهای اینده آماده کنیم ، آنان را از کسب تجربیات مهمی باز داشته ایم.
پدری تعریف می کرد که دختر ۹ ساله اش شور و علاقه خاصی نسبت به اسب ها پیدا کرده بود ، روزی از پدرش خواسته که یک اسب برای او بخرد ، پدرش تعریف می کند که خیلی سعی کرده است تا به دخترش نگوید که حتی درخواستش به خاطر پول ، مکان و موقعیت شهر بی جاست. در عوض به او گفت : ” پس تو دوست داری که یک اسب داشته باشی که مال خودت باشه ، در این مورد برایم حرف بزن”
سپس دخترش وارد توضیحات دور و درازی شد مبنی بر اینکه چگونه اسبش را غذا خواهد داد ، تیمارش خواهد کرد و هر روز سوارش خواهد شد. و پدر فقط گوش میداد.
به نظر می رسید که فقط گفتگو در باره اسب برای او کافی بود ، زیرا عملا فشاری بر او نیاورد که برایش اسب بخرد. ولی بعد از آن گفتگو ؛ وی کتابهایی درباره اسب از کتابخانه می گرفت و طرح اسب ها را می کشید و پولش را برای خرید اسب پس انداز می کرد تا روزی برای خود اسب بخرد. چند سال بعد برای اصطبل محل سکونت خود تقاضای شغلی کمکی کرد و در آنجا خدمات خود را در ازای گهگاهی سواری ارائه داد. تا این زمان چهارده ساله شده بود و علاقه اش به اسب رو به نقصان گذاشت. یک روز اعلام کرد که با پول اسبش می خواهد یک دوچرخه ده دنده بخرد.
نویسنده: م ک. بازیجو
تاریخ انتشار: 1393/05/28 07:28:18