×

مقاله لزوم راهنمای عاطفی بودن اهمیت جهان عاطفه

لزوم راهنمای عاطفی بودن اهمیت جهان عاطفه

در بسیاری از راهنمایی های متعارف امروزی، پدر و مادرها جهان عاطفه در نظر گرفته نمی شود. این راهنماییها بر اساس فرضیه هایی درباره پرورش کودک شکل گرفته اند که اگر چه بد رفتاری های کودکان را نادیده نمی گیرند اما به احساسات نهفته در زیر این بداخلاقی ها توجهی ندارند و این در حالی است که هدف نهایی پرورش فرزند نباید فقط بزرگ کردن فرزندی مطیع و فرمانبردار باشد.

بلکه افراد مسئول و شرافتمندی باید باشند که بر طبق انتخاب هایشان زندگی کنند، از موقعیت هایی که مطابق با استعدادشان کسب می کنند و از زندگی و خوشی های آن لذت ببرند، روابط خوبی با دوستان خود داشته باشند و در زندگی زناشویی موفق باشند و خود پدر و مادر خوبی بشوند.

پدرمادرهای بسیار علاقمند، با محبت و مراقبت فرزند اغلب در رابطه با عواطف خود و فرزندانشان دچار نگرش و طرز فکری بودند که هنگام غم، ترس، یا خسم سر راه گفت و گوی آن ها و فرزندانشان می شد. باید در نظر داشت که عشق به تنهایی کافی نیست اما هدایت و تبدیل آن عشق به چند مهارت بنیادین به گونه ای که پدر و مادر بتوانند فرزندانشان را در زمینه عاطفی راهنمایی کنند کارساز بود. راز کار در این است که والدین و فرزندان به هنگام غلیان احساسات چه برخوردی با یکدیگر داشته باشند.

ذکر این نکته حایز اهمیت است که فرزندانی که پدر و مادرشان راهنمای عاطفه بودند مسیر رشد کاملا متفاوت با فرزندان دیگر والدین داشتند. این کودکان بعدها افرادی باهوش عاطفی بالا شدند و می توانستند وضعیت عاطفیشان را تنظیم کنند.
این کودکان به هنگام ناراحتی بهتر می توانستند خود را تسکین دهند. آن ها سریع تر می توانستند از شدت تپش قلبشان بکاهند و به علت عملکرد عالی در آن بخش فیزیولوژی که به آرام کردن مربوط می شود به بیماری های مسری کمتری مبتلا می شدند. این کودکان بهتر می توانستند تمرکز کنند و با اشخاص دیگر بهتر ارتباط برقرار می کردند. حتی در شرایط دشوار اجتماعی سنین پیش از نوجوانی که معمولاً کودکان مورد تمسخر قرار می گیردند و زیاده روی در احساسات مایه دردسر است و نه امتیاز بهتر عمل می کردند. آن ها بهتر مردم را درک می کردند. با کودکان دیگر دوستی عمیق تری داشتند همچنین در زمینه درسی نیز در مدرسه موفق تر بودند.

به طور خلاصه آن ها نوعی بهره هوشی (IQ) را در خود پرورانده بودند که در رابطه با مردم و دنیای احساس ها قرار دارد و هوش عاطفی نامیده می شود.

جملاتی که باید باعمق وجودمان بپذیریم:
احساسات کودکان برای آن ها واقعی است

هرگونه احساسی مجاز است، ولی عمل محدود است. 

ما نباید درک کودک را محدود کنیم.

تا زمانی که کودک احساس درستی نداشته باشد نمی تواند درست فکر کند، و تا زمانی که کودک احساس درستی نداشته باشد، نمی تواند درست عمل کند.

این جملات ساختاری به ما می دهد که بر مبنای گفت و گوی عاطفی است. هنگامی که پدر و مادر با فرزندانشان همدل هستند و به آن ها کمک می کنند تا با احساس های منفی، مانند خشم و غم و ترس کنار بیایند پل هایی از وفاداری و محبت می سازند.

چاپ
نویسنده: م ک. بازیجو
تاریخ انتشار: 1393/05/23 09:35:37