کودکان خیرخواه و سخاوتمند، کودکانی هستند که تنها به فکر خود و منافعشان نیستند، بلکه به احساسات، نیازها و خواست های دیگر افراد خانواده و دوستانشان نیز اهمیت میدهند. این کودکان آموختهاند که با بخشش، نیکوکاری و خوشرفتاری میتوانند موجب شادی دیگران شوند. کودکان سخاوتمند از اینکه دیگر اطرافیانشان را نیز همچون خودشان، سرحال و بانشاط میبینند، لذت میبرند. آنها برای جمع و روابط اجتماعی ارزش و احترام قائلند و بخشش را یکی از ویژگیهای برتر شخصیتی میدانند. اگر میخواهید کودکتان ویژگی خساست و خودخواه بودن را نداشته باشد، در مرحله اول سعی کنید امنیت، اعتماد و مثبت اندیشی را در او تقویت کنید. سپس به منافع دیگران بیندیشید.
برای آموزش سخاوتمند بودن به کودک، والدین میتوانند از همان دوران کودکی سعی کنند ارزشهای زندگی جمعی را به فرزندانشان بیاموزند و به آنها یادآور شوند که هیچ کس نمیتواند به تنهائی زندگی کند. هنگامی که فردی در انجام کارهای خیر و نوعددوستانه پیشقدم میشود، نه تنها خود را تواناتر و داراتر از قبل مییابد، بلکه موجب پرورش حس عزت نفس و ارزشمندی در خود میشود. اغلب کودکان از حدود سه سالگی احساسی از همدلی و مهربانی از خود نشان میدهند و طی آن به دلجویی از کودکان و افراد دیگر خانواده هنگام ناراحتی میپردازند. در این زمان است که میتوان رفتارهای سخاوتمندانه را به کودک آموخت. کودکان بخشنده و سخاوتمند خیلی زود یاد میگیرند که خوراکی، لباس و اسباب بازیهایشان را با دیگر کودکان شریک شوند و دوستیها و روابط گروهی خود را بدین ترتیب گسترش دهند. البته به خاطر داشته باشید که هیچگاه نباید آنها را وادار به بخشش وسایلی که به آنها علاقه دارند، کنید. اغلب کودکان همیشه خواهان بخشش و نیکوکاری نیستند، اما اگر خود برای این کار داوطلب شدند، بهتر است کمک آنها را بپذیرید. یکی از روشهائی که میتوان به وسیله آن به روحیه سخاوتمندی کودکان پیبرد، مشاهده رفتارهای آنها هنگام بازیهای جمعی است. کودکی که خودخواه باشد، از این که اسباب بازی های خود را به دیگر کودکان بدهد، احساس ناراحتی میکند.
لازم به ذکر است که این احساس کودک ناشی از حس ناامنی و عدم اعتمادی است که او نسبت به محیط، اعضای خانواده، دوستان و … دارد. آنها به تدریج یاد میگیرند که احساسها و عاطفه های دیگران را درک کنند و به آنها احترام گذارند. ولی میتوان با آموزشی هدفمند و برنامه ریزی شده، ویژگیهای برتر شخصیتی را در آنها رشد و پرورش داد. برای مثال، پدر و مادر میتوانند با رعایت آداب و رسوم خانوادگی در دادن هدیه های تولد، دادن عیدی به دیگر کودکان خانواده، بخشیدن اسباب بازی، کمک به افراد نیازمند، بازدید از مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست و … کودکان را بخشنده بار آورند. اگر فرزندتان علاقه خاص به اسباب بازی یا لباسش دارد، این اطمینان را به او بدهید که مجبور نیست آن را به دیگری بدهد. کودکان زمانی که دریابند میتوانند وسایل مورد علاقه شان را نگه دارند، برای بخشش سایر وسایلشان راحتتر اقدام میکنند. برای آموزش سخاوتمندی به کودک و کاهش حس خودمحوری در او میتوان از راهکارهای عملی زیر بهره جست. راهکارها کودک را با کودکان بزرگتر از خودش که رفتارهای ملایمتر و صبورانه تری دارند، همبازی کنید؛ تا او نیز به تدریج اینگونه رفتارها را بیاموزد. کودک زمانی مفهوم سهیم شدن با دیگران را یاد میگیرد که احساس امنیت درونی کند. بنابراین اگر کودک در یابد که از سوی بزرگترهایش مورد توجه و علاقه است و برای حمایت شدن نیازی به سرسختی و پافشاری ندارد، حس امنیت در او شکل خواهد گرفت و به تدریج میتواند به نیازهای دیگران هم توجه کند. اگر پدر و مادر متوجه شوند که کودک اسباب بازیهایش را به دوستش میدهد تا او هم با آنها بازی کند، باید این رفتار او را مورد تحسین قرار دهند.
کودکان خردسال به روشهای تند و خشن پاسخ میدهند. اگر پدر یا مادر مشاهده کردند که دو کودک بر سر یک اسباب بازی خاص کشمکش و دعوا دارند، بهتر است برای مدتی آن اسباب بازی را بردارند و زمانی که بچهها توانستند مفهوم با هم بازی کردن و سهیم شدن را درک کنند، آن را بیاورند. یادگیری رفتارهای اجتماع پسند نیاز به الگو، تمرین و زمان دارد. اگر کودک شاهد رفتارهای سخاوتمندانه والدینش باشد، بدیهی است که یاد میگیرد خود نیز از آنچه دارد، ببخشد. هر چند وقت یکبار به اتفاق فرزندتان، سرِِِ کمد اسباب بازیها، کتابها، لباسهای کوچک شده او بروید و با انتخاب آنچه که لازم ندارد و دادن آنها به کودکان نیازمند، لذت بخشش و نیکوکاری را در دل او پرورش دهید. کودکان زمانی که دریابند میتوانند وسایل مورد علاقهشان را نگه دارند، برای بخشش سایر وسایلشان راحتتر اقدام میکنند.