مقاله چرا فرزند نوجوانم پرخاشگری میکند؟ با او چه کار کنم؟
تحقیقات و مطالعاتی که توسط روانشناسان صورت گرفته نشان میدهد که میزان پرخاشگری در بین کودکان و نوجوانانی که توسط اطرافیان و همسالانشان به عنوان پرخاشگر معرفی میشوند به مراتب بیشتر از افراد دیگر است، بنابراین برچسب پرخاشگری بر روی کودک و نوجوان تأثیرات سوء عمیقی بر روی رفتار و شخصیت آنان دارد که میبایست بهشدّت از آن اجتناب کرد.
عوامل پرخاشگری در نوجوانان
1. یکی از دلایل پرخاشگری نوجوانان پسر، افزایش ترشح هورمون تستوسترون (معروف به هورمون پرخاشگری) در دوران بلوغ است. با افزایش ترشح این هورمون، نوجوان دچار برانگیختگیهای جنسی میشود که ناتوانی در ارضای این برانگیختگی میتواند منجر به پرخاشگری شود. پایین بودن قند خون به عنوان یک عامل خصومت و تمایلات پرخاشگرانه عمل میکند.
2. از دیگر عوامل مهم رفتار پرخاشگرانه، اعمال شیوههای تربیتی مستبدّانه و پرخاشگرانه در خانواده است. اگر نوجوانی پرخاشگری میکند، بررسی شیوه تربیتی پدر و مادر نیز ضرورت دارد.
پدر یا مادری که در خانواده پرخاشگری میکند، سرمشقی برای نوجوان خود میشود، نوجوان با مشاهده و تقلید رفتار پرخاشگرانه والدین، پرخاشگری را یاد میگیرد و از آن برای غلبه بر ناکامیها و کنار آمدن با موقعیتهای سخت زندگی، استفاده میکند. والدینی که از شیوههای تربیتی مستبدّانه مثل تنبیه بدنی، دستورات مستقیم بدون توجیه کردن آنها (تو باید این کار را انجام دهی؛ چون من میخواهم)، تهدید (اگر این کار را انجام ندهی از بیرون رفتن خبری نیست) و محرومیت (حق نداری دوستت را به خانه بیاوری چون من از او خوشم نمیآید) استفاده میکنند، احتمال پرخاشگری فرزند خود را افزایش میدهند. همچنین در این خانوادهها روابط صمیمانه بین اعضا کمرنگ است، افراد خانواده احساس محبّت و علاقه خود را بهصورت کلامی و غیرکلامی به یکدیگر نشان نمیدهند، در نتیجه احساس طرد شدن و دوستداشتنی نبودن تا حد زیادی رفتار پرخاشگرانه را افزایش میدهد. معمولاً والدین در چنین خانوادههایی، در پاداش و تنبیه رفتارهای نوجوانشان، طریقه ثابتی ندارند. از اینرو شدت تنبیه به عمل و رفتار پرخاشگرانه نوجوان ارتباط چندانی ندارد بلکه نوع احساسات والدین شدّت آن را معین میکند.
3. یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که نوجوان به این نتیجه میرسد که نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پیامد بدی نمیشود، بلکه تقویت هم میشود؛ مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای نوجوان خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او میترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی نوجوان، سریعاً خواستهاش را اجابت میکنند تا او را آرام کنند، در نتیجه نوجوان یاد میگیرد که برای رسیدن به خواستهاش پرخاشگری کند.
تصوری که نوجوان از پدر و مادرش در این سن دارد با گذشته تفاوت پیدا میکند. او در گذشته نظر بهتری نسبت به پدر و مادر و خانواده خود داشته، امّا اکنون متوجه اشتباهات و نقایص آنها میشود و همین مسئله در نوجوانان ایجاد بحران میکند و باعث ناسازگاری نوجوان با والدین و نپذیرفتن خواستههای آنها میشود. ارزشهای والدین به تدریج برایش کمرنگ میشود و نسبت به این ارزشها دچار شک و تردید میشود و حتی گاه آنها را آشکارا تحقیر میکند.
4. دوران نوجوانی، سنین بحرانی و دوران جدایی از خانواده و پیوستن به گروه همسال محسوب میشود. اگر دوستان و افرادی که نوجوان در بیرون از خانه با آنها دوستی میکند، افرادی پرخاشگر و زورگو باشند، احتمال اینکه نوجوان نیز پرخاشگر شود افزایش مییابد؛ چون نوجوان مجبور است برای پذیرفته شدن در گروه دوستان خود، ارزشها و قوانین آنها را بپذیرد و مشابه آنها رفتار کند.
خوب است بدانید که بهترین نحوه برخورد با نوجوان این است که به او در امور مربوط به خودش مسئولیت بدهید، و نظارت شما بر رفت و آمد و کارهایش غیر مستقیم باشد و از جملات آمرانه و دستوری به او بپرهیزید و کارهایی که از او می خواهید بهصورت پیشنهاد مطرح نمایید و این پیشنهادات همراه با دلیل باشند و سعی در قانع کردن او داشته باشید تا نوجوان از این مرحله حسّاس، به سلامت گذر نموده و بتواند به نحو مطلوب هویتیابی کند و خود را برای پذیرش نقشهای آینده آماده کند و اعتماد به نفس و عزّت نفس خود را حفظ نماید.
نویسنده: م ک. بازیجو
تاریخ انتشار: 1393/09/06 08:23:31