میل به تفریح یکی از خواهشهای طبیعی است که با سرشت انسان آمیخته شده و از آغاز زندگی تا پایان عمر همواره ثابت و پایدار است و ارضای این تمایل برای تمام طبقات مردم در سنین مختلف لذت بخش و مایه شادی و مسرت است واضح است که ضرورت بحث تمایل به بازی و سرگرمی در زندگی کودکان نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد, چرا که کودک منبع حرکت و انرژی است و نیز اوقات بیشتری را در مقایسه با یک فرد بزرگسال دارا می باشد . پس این همه انرژی واین همه اوقات فراغت با ید بگونه ای ارضاء شود.
آن زمان که ما از کودک می خواهیم مانند سالمندی مؤدب
و موقرگوشه ای بنشیند در درون اوطوفانی است و او را برای اجرای فرمان ما با خواست
باطنی خود به کشمکش انداخته و به سختی خود را در محدودیت و تنگنا می بیند.
اهداف بازی
1. بازی وسیله ای مهم برای تربیت کودکان است , هم در جنبه های جسمی و هم در جنبه های فکری و روانی
2. کودک در حین بازی به صورت ناخود آگاه خود را بروز می دهد و از این راه می توان دریافت که چگونه فردی است و چه روحیه ای دارد آنگاه براصلاح و ساختن او اقدام کرد.
3. بازی وسیله ای برای کشف مهر و علاقه و خشم و کین کودک است.
4. بازی در گسترش شخصیت و ایجاد زمینه برای مسؤلیت پذیری کودک بسیار مؤثر است.
5. از طریق بازی کودک ناگزیر می شود ضوابطی را برای زندگی اجتماعی بپذیرد و احیانا ازوضع بدی که در آن است خود را نجات دهد.
6. با شرکت دادن کودک در بازی زمینه برای جمع گرایی و همبستگی او با جامعه فراهم می شود.
7. بازی می تواند وسیله ای برای تمرین شنوایی و پرورش حواس دیگرمیباشد و همچنین از طریق آن میتوان زمینه های حرکتی اجتماعی هوش کودک را اوج و ترقی داد.
8. بازی وسیله ای است برای سازندگی و راهنمای کودک است.
9. از طریق بازی می توان کودک را آموزش داد و و حقایق اسرار زندگی را برای او روشن کرد تا قادر به مشاهده ، مقایسه و تشخیص شود .
10. کودک در اثر بازی تکرار , تمرین و مداومت در امور را تجربه می کند.